رحمتی در بخش تأسیسات فرزانگان مشغول به کار است، کاری که با تمام سختیهایی که دارد شاید چندان به چشم نیاید هرچند او بدون توجه به این موضوع همیشه تلاش میکند بهترینِ خود باشد و به همین دلیل است که بسیاری از ما در ساختمان مرکزی شرکت بدون دغدغه میتوانیم در محل کار خود حضور داشته باشیم.
یک روز کاری ابوالفضل رحمتی از رسیدگی به موتورخانه و چک کردن تأسیسات و دما آغاز میشود و بعد با رسیدگی به ورزشگاه و بررسی منابع سرمایشی و گرمایشی به کارش ادامه میدهد. تأسیسات برق، آب، گاز و تمام امکاناتی که برای آرامش کارکنان گروه فرزانگان تعبیه شده توسط او بررسی میشود و در آخر به اتاق سرور میرود بررسی وضعیت سیستم خنک کننده این اتاق مهم را بررسی میکند.
مرد همیشه در دسترس
در کنار اینها او همیشه باید آماده پاسخگویی به درخواستهای تعمیراتی مجموعه باشد و همین مسئله باعث شده تقریبا همیشه بتوان او را با یک تلفن پیدا کرد. خودش در این زمینه میگوید: "با توجه به اینکه ساختمان مرکزی فرزانگان، دفتر مرکزی یاتاقان بوش و ورزشگاه، مجموعههای بزرگی هستند همیشه ممکن است با تمام پیشبینیهایی که میکنیم و اقدامات پیشگیرانهای که انجام میدهیم، موردی بروز کند که نیاز به کار تعمیراتی داشته باشد. غیر از این امور مربوط به نصب هر چیزی در این مجموعه بر عهده من است و به همین دلیل تقریبا همیشه کاری برای انجام دادن هست ضمن اینکه نباید اجازه بدهیم نیازهای تعمیراتی باعث توقف کار شود و باید در سریعترین زمان مشکلات را برطرف کنیم به همین دلیل همیشه آنلاین هستم تا هر مشکلی پیش آمد بتوانم در سریعترین زمان خود را به محل برسانم. تلفن همراه من همیشه روشن است و آمادگی دارم هر زمان جایی نیاز به کمک بود حاضر شود. با این شرایط شاید در طول هفته حدود نصف روز وقت آزاد داشته باشم."
برای ابوالفضل رحمتی سرعت انجام کارها مهمتر از همهچیز است و به همین دلیل معمولا او را منتظر آسانسور نمیبینیم چون ترجیح میدهد برای سریعتر رسیدن، از پلهها استفاده کند و به این شکل گاهی در روز بیشتر از 10 کیلومتر فقط در محوطه شرکت دارد، هرچند شاید برای یکی از ورزشکاران حرفهای گروه رسیدن به این عدد چندان هم سخت نباشد.
یک رقابت خوش یُمن
رحمتی کار خود را در حراست شرکت آغاز کرد و یک اتفاق باعث شد مجموعه به تواناییهای او پی ببرد و به این ترتیب امور تاسیساتی مجموعه به او سپرده شد. شروع این ماجرا به یک رقابت برمیگردد و خودش در این زمینه میگوید: "در ابتدا برای واحد حراست مجموعه درخواست استخدام دادم و در این واحد هم پذیرفته شدم و کارم را آغاز کردم. در همان زمان در یک مسابقه کشتی، به دلایلی بهعنوان نفر جایگزین به مسابقات رفتم و با نام گروه فرزانگان در مسابقات شرکت کردم و در این مسابقه موفق به کسب مقام قهرمانی شدم. مدیران گروه بعد از این مسابقه قصد تقدیر از من را داشتند که در همان گفتگوها متوجه مدرک تحصیلی مکانیک من شدند و پیشنهاد فعالیت در بخش تاسیسات شرکت را دادند."
رحمتی حتی روزهایی را به یاد میآورد که آسیبهای بعد از مسابقات و تمرینات چیزی نمانده بود برایش دردسر ساز شود! خودش در این زمینه میگوید: "در تمرینات و مسابقات کشتی معمولا سر و صورت زیاد ضربه میخورد و زخم میشود. من هم چند باری با همین وضعیت در محل کار حاضر شدم تا جایی که یکی از مدیران مجموعه تصور کرد من هرروز درگیری فیزیکی دارد و باورش نمیشد که تحصیلکرده هستم تا اینکه یک روز مدرک تحصیلی من را پرسید و وقتی مدرکم را دید و ماجرا مسابقات را شنید تازه داستان را باور کرد."
سالنی که ورزشگاه شد
قبل از حضور ابوالفضل در بخش ورزشی گروه فرزانگان، کارهای باشگاه ورزشی مجموعه چندان حرفهای پیش نمیرفت و بعد از تصمیم مدیران در تجهیز باشگاه و به همت او، این باشگاه به مکانی حرفهای برای ورزش همکاران تبدیل شده است. او حتی برای بهتر شدن فضا، تعمیر کفپوشها و رنگ دیوارها را هم بر عهده گرفت تا همهچیز در این فضا حرفهای باشد. یکی دیگر از کارهای او ضدعفونی کردن تجهیزات باشگاه و نظم دهی به فضای آنجا است تا شرایط ایمن برای ورزشکاران و علاقهمندان فراهم باشد. حالا دیگر همه شاغلان در گروه فرزانگان از زن و مرد میتوانند به بهترین وجه از امکانات ورزشی استفاده کنند. رحمتی در گام بعدی به دنبال برگزاری مسابقات حرفهای میان همکاران است و بهزودی اخبار خوبی در این زمینه خواهیم شنید.
احترام و دوستی؛ این فرزانگان است
ابوالفضل رحمتی درباره مهمترین ویژگی گروه فرزانگان میگوید: "ما کردهای کرمانشاه یاد گرفتهایم که فرقی میان جنسیت زن و مرد وجود ندارد و هیچ فرقی میان انسانها نیست و همه یک خانوادهاند. این فلسفه خانوادگی در گروه فرزانگان هم هست و فقط احترام و دوستی میان افراد است. این وجه تمایز گروه فرزانگان با تمام مکانهایی است که من پیش از این کار کردهام."
رحمتی در پایان گفت: "هیچوقت فراموش نمیکنم که قبل از حضور در فرزانگان حدود یک سال و نیم بیکار بودم و شرایط زندگیام دچار تنش شده بود اما با وارد شدن به شرکت توانستم خودم را پیدا کنم و عزمم را جزم کردم و توانستم از نو شروع کنم. در این مسیر حتما باید از تیم پشتیبانی هم تشکر کنم که خیلی همراهی و کمک کردند."